ساعات کلاس ها هر روز از ده صبح تا ده شب می باشد.
ساعات کلاس ها به انتخاب خود هنرجو می باشد.
هفته ای دو جلسه تشکیل می شود.
یک جلسه خصوصی نیم ساعته است.
یک جلسه گروهی یک و نیم ساعته.
**آموزش همه کلاس ها توسط اساتید مجرب **
قانون سازی است متعلق به خانواده قدیمی سیتار (Cythare)، که در سدههای میانه تحت عنوان Canon یا miocanon به اروپا برده شد. این ساز دارای یک جعبه چوبی به شکل ذوزنقهاست که به وسیله دو انگشت سبابه و دو مضراب (که میان حلقهای که به انگشت کردهاند و خود انگشت قرار میگیرند) نواخته میشود. در بخشهای سازشناسی متون کهن موسیقی به سازی سه گوش، بیرون ساعد، با سطحی مجرد تنها، دارای هفتاد و دو وتر آن یک کوک میگرفته با تاری از ابریشم و گاه از روده و گاه از مفتول سیم اشارت رفتهاست که همانند چنگ نواخته میشدهاست. قانون از سازهایی است که از کهن در موسیقی ایرانی به کار میرفته و توانایی بیان گوشههای موسیقی ایرانی را دارد. ولی مدت مدیدی است که در سرزمین ما ناشناخته مانده، در حالی که در کشورهای همجوار سالها است که ازاین ساز استفاده شدهاست. کمابیش از نیم قرن پیش تا کنون، موسیقیدانان ایرانی به اجرای این ساز روی آوردهاند.
ریشهشناسی نام
نام ساز از واژه یونانی Kanon گرفته شده، که در آن زبان به مفهوم «قانون، قاعده» است. درباره ی مفهوم واژه ی «قانون» (و در زبانهای اروپایی :kanon-kanun-kanon)، در پایین به مهمترین آنها اشاره میشود:
1ـ قانون (canon ) و قاعدهای که، به ویژه بر حسب احکام شرعی کلیسای مسیحیت و منابع انجیلی وضع شده باشد.
2ـ canon آثار نبوغ آمیز و برجسته یک خلاق هنری
3ـ کانن شکلی از یک قطعه موسیقی، ساخته شده تحت قواعد پیچیدهای که یک بخش ملودی بتواند پس از پاسی از زمان، به فاصله همصدا، اکتاو، یا فاصلههای جز آن، توسط بخشهای دیگر تقلید شود.
4ـ در موسیقی یونان قدیم، kanon نام مونوکورد است و اینک برای نشان دادن «قانون»های فیزیک صوت در آزمایشگاهها مورد استفاده قرار میگیرد.
5ـ یک «پسالتری» (psaltery) نوعی ساز که توسط اروپاییها از شرق گرفته شده و مشتق از کلمه «قانون» (qanun) عربی است. این کلمه و نه الزاما ساز از ریشه kanon یونانی آمدهاست. در حجاری ستونهای کلیسای جامع سانتیاگو، میتوان ساز canon,mezzo canon قانون متوسط را مشاهده کرد.
6ـ Kanun (qanun) نام عربی برای سازی شبیه به پسالتری به شکل ذوزنقه و با تعداد زیادی سیم است (۶۴ سیم در قرن ۱۴). این کلمه در یونان قدیم (به این شکل Kanon) به معنای مونو کورد به کار میرفته و آن دستگاهی است که در آزمایشگاه صوتشناسی مورد استفاده قرار میگرفتهاست. نام قانون در اوایل سده ی دهم میلادی در کتاب شبهای عرب آمدهاست. این ساز بعدها به اروپا برده شد (احتمالاً در قرن یازدهم).
پیشینه
برخی اختراع این ساز را به افلاطون نسبت میدهند و عدهای بر این باور اند که مخترع این ساز فارابی است و برخی دیگر میگویند منشاء آن خراسان بوده و در قرن سیزدهم (میلادی) در موصل پیدا شده، هر چند هیچ یک از این نظردهندگان دلیل بر ادعای خود ندارند. واقعیت این است که در فرهنگ کلاسیک شرق، ردی از سازهای خانواده سیتار پیدا نشده و سرچشمه ی قانون نیز، مانند سرچشمه بسیاری از سازهای دیگر، تاریک ماندهاست. آن چه بیشتر محتمل میرسد این که قانون از سرزمینهای خاور نزدیک به اروپا رسیده و در کشورهای اروپایی با مکانیزه کردن آن، بزرگترین ساز کلاویهدار سیمی را ساخته و پرداختهاند.
قانون را باید سازی از اوایل اسلام دانست. ترکها، زمانی چند این ساز را فراموش کرده بودند، اما از زمان محمود دوم (1899-1808)، عمر افندی، آن را از شام به ترکیه آورد و به سرعت میان مردم رواج یافت.
فارابی این ساز را هزار سال پیش، به صورت 45 سیمی اختراع و در کتاب خود «الموسیقی الکبیر» بیان کردهاست. صفی الدین آن را «نزهه» نامیدهاست. امروزه در سراسر آفریقا و آسیا، ساز قانون از زده سازهای سنتی و هنری اعراب به شمار میرود.
ساختمان ساز
سیمهای ساز، به تعداد 72=3*24، به فواصل دیاتونیک کوک میشوند، برای تامین تغییرهای کوچک کافی است جهت «کلید»های کوچکی را که برای هر صدا پس از گوشی کوک تعبیه شده، تغییر دهیم. قانون به مثابه همراهی کننده آواز کمتر به کار میرود، ولی در شرکت با ارکستر، به همان خوبی عود صدا دهندگی دارد.
قانون سازان مصری را میتوان از صدها سال پیش، یکی از بهترین سازندگان آن معرفی کرد.
از لحاظ دسته بندی سازها قانون جزء سازهای زهی مترابی از آلات (ذرات الاوتار مطلق است و تعداد سیمهای آن در مجموع، از 63 تا 84 متغیر، م و قانون معمول در ترکیه دارای 72 سیم است. سیمها از روده گوسفند یا نوعی نایلون ساخته شده، که به دور گوشیهایی که وضع ستونی دارند، پیچیده میشوند.م وسیله نواختن، مضرابی است که توسط انگشتانه به انگشت سبابه میکنند. هر سه سیم قانون هم صدا کوک شده و یک صوت از آنها بر میآید، از این رو از قانون 72 سیمی، تنها میتوان 24 صوت به دست آورد. قانون مصری 78 سیمی و 26 صوتی است.
سطح فوقانی قانون متشکل از پوششی چوبی، به شکل ذوزنقهاست که سمنت راست نوازنده، قسمتی کم و بیش باریک آزاد است که به پنج خانه چهار گوش (طی ارتفاع ساز) تقسیم شده، روی آن پوست میکشند. ضلع سمت راست (به طول تقریبی ۴۰ سانتیمتر) قائم به هر دو مبلغ موازی پیش گفتهاست و ضلع سمت چپ اضلاع موازی را به طور مورب قطع میکند. گاه چهار تکهٔ جداگانه یا یک تکه، روی پوست خرک نصب میشود که به پنج پایه در زیر پوست تکیه میکند. در طرف چپ نوازنده 26 گوشی سه تایی به طور عمودی، و 156 کلید تغییر دهنده کوچک مسی، یا از فلزی دیگر، قرار دارند به این ترتیب، بر روی هر سه سیم هم صدا، 16 کلید، در محلی که سیمها به گوشیها میرسند، مورد استفاده قرار میگیرد. با این کلیدها صدای ساز در هر سه سیم جداگانه، اندکی به دلخواه زیر و بم میشود، اما تنظیم کوک به وسیله گوشیها صورت میگیرد. هر گاه نوازنده بخواهد در مقامی دیگر بنوازد، با دست چپ کلیدها را بالا یا پایین میبرد و در همین حال با دست راست روی سیمها مینوازد.
اجزای تشکیل دهنده ساز قانون
1ـ جعبه ذوزنقه شکل ساخته شده از چوب
2ـ پرده گردان: کلیدهای کوچک و متحرک که در سمت چپ ساز بعد از شیطانک نصب شده و باعث تغییر صدا میشود.
3ـ شیطانک
4ـ محل گرهِ سیمها
5ـ سیمها (هر سه سیم با یکدیگر همصدا کوک میشوند)
6ـ گوشی
7ـ خرک
8ـ پایه خرک
9ـ شبکههای صوتی
10ـ صفحه رو
11ـ صفحه زیر
12ـ ضلع کوچک
13ـ ضلع بزرگ
14ـ پوست
15ـ حلقههای مضراب
16ـ مضراب
17ـ کلید کوک
طریقه نشستن
برای نواختن قانون، آن را روی میزی که تا اندازهای به طرف نوازنه شیب داشته و با وضع نشستن متناسب باشد قرار داده، نوازنده مقابل آن مینشیند به طوری که قاعدهٔ بلند جعبه (که سیمهای ضخیم دارد) در پایین و نزدیک به نوازنده قرار گیرد. میز از صندلی نوازنده کمی بلندتر (و بهتر است زیر آن خالی) باشد، به طوری که در حالت نوازندگی اعضاء بدن به شکل زیر قرار گیرد:
1ـ ساعد با بازو یک زاویه قائمه تشکیل دهد.
2ـ پشت، کاملاً صاف باشد و به طرف جلو خم نشود.
3ـ آرنجها بیرون از بدن قرار نگیرد.
4ـ دستها روی سیمها تکیه نکند.
5ـ هر دو دست از شانهها در حالت نواختن آزاد باشد. (به دست فشاری وارد نشود) گاه ممکن است بنا به ضرورت مجبور به قرار دادن قانون بر روی پا باشیم. در این شرایط یک پا را بر روی پای دیگر انداخته و ساز را روی پا قرار میدهیم. حتی میتوان روی زمین (به اصطلاح عامیانه چهار زانو) نشست و ساز را روی پاها قرار داد.
برای نواختن ساز قانون معمولاً دو طریقه به کاربرده میشود:
1ـ دستها در دو طرف: هنگام اجرای ساز، دست راست به موازات پوست قانون (در قسمتی که پوست به چوب میچسبد) و دست چپ در سمت چپ ساز به موازات پرده گردانها و به طور مایل حرکت کند. به این ترتیب دستها در دو طرف ساز قرار میگیرند.
زخمه یا مضراب
عبارت است از دو حلقه فلزی که از جنس نقره، ورشو، برنج و… که به طور پهن و مدور (به اندازه بند دوم انگشت نشانه) ساخته شده باشد. مضرابهایی که داخل حلقه قرار میگیرد از شاخ گاو، گوزن، بز کوهی و… ساخته شدهاست. حلقهها را در انگشت نشانه (بند دوم) قرار داده و مضراب را به طرف داخل دست، میان حلقه و انگشت جای میدهیم. اندازه مضراب ساخته شده باید از نوک انگشت نشانه کمی بلندتر باشد و از زیر بند دوم انگشت، پایینتر نیاید.
طریقه مضراب زدن: ابتدا روی یکی از سیمها به وسیلهٔ دست راست یا چپ ضربهای بزنید (موقع مضراب زدن انگشتهای نشانه باید از بند آخر خم شود) به طوری که وقتی مضراب سیم را لمس کرد صدایی که از آن برمیخیزد صاف و شفاف باشد و این در صورتی امکان پذیر است که هر سه سیم هم صدا در یک لحظه و هم زمان به صدا درآیند.
برای انتقال نیرو به مضراب در یادگیری مراحل اولیه، و هنگام مضراب زدن با دست راست و چپ باید انگشتی که مضراب در آن جای دارد انگشت شست را لمس کند. این علم برای قوی شدن انگشت و مضراب موثر است، که باید آن را در تمرینهای اولیه اموخت. در تمرینهای مربوط به مراحل بالاتر که اجرای ساز رفته رفته سریعتر شده و حالتهای گوناگون به آن داده میشود، دیگر نیازی به تماس انگشت نشانه با شست نیست. در هنگام ضمراب زدن انگشت شست زیر انگشت نشانه قرار میگیرد. سایر انگشتان (سه انگشت دیگر) نه باید جمع و نه باز باشد (به حالت برداشتن مدادی که به طور افقی در جایی قرار دارد)
وسعت ساز قانون در کشورهای مختلف
ساز قانون در کشورهای مختلف (مانند مصر، ترکیه، ارمنستان و شوروی، ایران و…) به اندازهها و با وسعتهای متفاوت ساخته شدهاست و بدین جهت تعیین یک وسعت واحد برای ساز قانون مقدور نیست.
قانونهای (مصری) 26 صدایی
قانونهای (ترکیه) 24 و 25 صدایی
قانونهای (ارمنی) 22 صدایی
قانونهای (ایرانی) طبق پیشنهاد نگارنده 27صدایی
احیای قانون در موسیقی ردیفی
از نیم قرن پیش تا کنون، موسیقی دانان ایرانی به اجرای این ساز روی آوردهاند. با وجود این که زمینه کار اینان بر نغمههای موسیقی ایرانی مبتنی بودهاست، به دلیل تقلید ناآگاهانه از روش و سبک نوازندگی موسیقی عربی، این پندار اشتباه به وجود آمده که ساز قانون عربی است و آن را باید به شیوه عربی نواخت، حال آنکه این سبک در قانون نوازی، علاقه مند به موسیقی ایرانی را فرسنگها از شناخت اصول و ظرایف این ساز که کاملا با موسیقی ایرانی منطبق است، دور میسازد. از آنجا که نوازندگی بر روی هر ساز و بیرون کشیدن «نغمه»های گوناگون از آن، گذشته از توانایی و مهارت نوازنده، بستگی به امکانات و موانعی دارد که در خود ساز و ساختمان آن نهاده شدهاست، اینک باید اندیشید در ساز قانون که قرنها خارج سرزمین ایران، در کشورهای عربی زبان، ترک زبان و ارمنی زبان، بیرون از مسیر موسیقی ایرانی به رشد و تکامل خود ادامه داده و «بیانی» غیر ایرانی یافتهاست. موسیقی دانان، یعنی آن گروه از نوازندگان پنجاه ساله اخیر، که به معرفی این ساز و اجرای آن دست یازیدهاند، به فکر این تبدیل نبوده و قانون را کماکان به همان شیوه عربی اجرا کردهاند و برخی از نوازندگان پیش گفته، حتی همان شیوه اجرایی را در تعلیم به شاگردان خویش به کار گرفتهاند، در نتیجه اصالت نخستین آن به مرور از میان رفته ولحنی غیر ایرانی از اجرای ساز قانون انتظار میرود. با پرده بندی پیشنهاد شده و امکاناتی که این ساز میتواند در اختیار نوازنده بگذارد، نه تنها میتوان هر قطعه موسیقی ایرانی را در همه ی مقامها و دستگاهها به اجرا در آورد، بلکه توان اجرای اغلب قطعات نوشته شده برای سازهای دیگر اعم از ایرانی یا غربی را نیز خواهیم داشت.
تاریخچه موسیقی کلاسیک
انسان اولیه مبانی موسیقی را از طبیعت آموخت و به تدریج با استفاده از آلات و ادوات کار و زندگی اصوات موزونی را ایجاد نمود.حدود 5000 سال پیش سومری ها با استفاده از چنگ قطعات موسیقی برای رقص می ساختند. در مصر قدیم موسیقی بیشتر جنبه روحانی و مذهبی داشت. در دوران رنسانس تحولاتی در شیوه نت نویسی پدید آمد و موسیقی مذهبی اساس و پایه علمی یافت، قطعات موسیقی رقص دوره رنسانس که امروزه در دست است نشان می دهد که در آن زمان یعنی حدود قرن 15 و 16 میلادی سازهای متعددی در خدمت موسیقی بوده اند.
موسیقی کلاسیک چیست؟
کلاسیک از واژه کلاسیوس (clasious) به معنای شاهانه گرفته شده است. موسیقی کلاسیک نامی است که به سنت موسیقی هنری غرب داده شدهاست. این نامگذاری دقتی ندارد و کوششها و بحثهای زیادی برای مشخص کردن معنی آن صورت میگیرد. معمولاً شروع این موسیقی را از سده های میانی میدانند. واژه ي کلاسيک و کلاسيسم , معمولاً به يک دوره از موسيقي اطلاق شده است, امّا اغلب با معاني مختلف, در اصل عنوان سبک يک دوره ي خاص يا سبک مشخصي از موسيقي نيست. ولي از سوي ديگر, واژه ي کلاسيک بر پديده اي اطلاق مي شود که مي تواند در اکثر دوره هاي مختلف تاريخ موسيقي به کار برود و تکرار شود, مثلاً آوازهاي شوبرت در آلمان نسبت به قرن نوزدهم نمونه ي کلاسيک به شمار مي آيد، در حالي که شوبرت از نظر تاريخي آهنگساز دوره ي رمانتيک محسوب مي شود و افکار و عقايدش نيز رمانتيک است .
بنابراين معني واژه ي کلاسيک در ارتباط با يک قطعه ي مشخص يا اصولاً مقوله ي آهنگسازي مي تواند کاملاً با معني آن در رابطه با سبک يک دوره از تاريخ موسيقي متفاوت باشد. با چنين برداشت مشابهي مي توان گفت که " پالسترينا" آهنگساز قرن شانزدهم, قرن ها به عنوان نمونه ي کلاسيک موسيقي کليسايي مد نظرقرار داشته و آثارش مدل اصلي براي ديگر آهنگسازان بوده است .
واژه ي کلاسيک در موارد استعمال کلي آن, هنگامي مفهومي بهتر و مفيدتر خواهد داشت که در ارتباط با نوع به خصوصي از آثار موسيقيایی (مانند نمونه هايي که از شوبرت و پالسترنيا ذکر شد) قرار گيرد. در اين مفهوم مي توان بتهوون را استاد کلاسيک در خلق سمفوني، سونات پيانو،کوارتت زهي محسوب گيرد. فرق ميان کلاسيک به عنوان يک راه حل قاطع و استوار براي مسئله ي نقش خلاق در يک اثر هنري يا مقوله ي آهنگسازي از يک طرف و به عنوان يک مفهوم در تاريخ سبک ها از طرف ديگر، هميشه ستيز و اختلاف دايمي را به وجود مي آورد که آثار آن نيز امروزه وجود دارد .
تاريخ نويسان قرن نوزدهم، کلمه ي کلاسيک را در آلمان به سبک دوره اي که با نسل " کوانتس " و " هانس " و بعداً پسران باخ و معاصرين آن ها شروع شد، اطلاق مي کنند و در ايتاليا به سبک موسيقي دمينيکو اسکارلاتي و معاصرينش. آواخر اين دوره را به طور واضح نمي توان معين کرد، زيرا جدال بين کلاسيک و رمانتيک تا قرن نوزدهم و حتي قرن بيستم ( با جريان نئوکلاسيسم ) ادامه داشت. اين که چه وقت و کجا کلمه ي کلاسيک وارد فرهنگ موسيقي شد نيز به طور کامل روشن نيست . تعريف کلاسيک در ادبيات تا حدي بغرنج و گنگ است ولي اين تعريف در موسيقي پيچيده تر مي شود .
شايد يکي از قدم هايي که به سوي موسيقي کلاسيک برداشته شد، آزاد شدن اثر موسيقي از قيد و بند تقليدها، بيان ،معرفي، در خدمت بودن حتي سرگرمي هاي اجباري بود و نتيجتاً خود اصل موسيقي مد نظر قرار گرفت. پس براي اولين بار در موسيقي اين فکر و ايده ظهور کرد که موسيقي در حقيقت همانند ديگر هنرها " مقصود وهدفي" ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد . در واقع موسيقي به خاطر خود هنر موسيقي . به عبارت ديگر، در دوره ي کلاسيک با ايده" هنر به خاطر هنر " برخورد مي شد که از آن زمان تا کنون هم خيال همراه موسيقي جريان دارد .
در کلاسيک هر چيز خارق العاده و افراطي کنار گذاشته شد و بيان موسيقيايي بيشتر با تاکيد بر کمال، تماميت و اعتبار جهاني با استفاده از عوامل ساده و قابل فهم تثبيت شد .
مهم ترين ويژگي اوايل دوره ي کلاسيک،ساده کردن هر چه ممکن تمام فرم هاي موسيقي و عوامل سبکي است. در موسيقي دوره ي کلاسيک ملودي به عنوان يک عامل اساسي و پايدار جلوه گر مي شود و تئوري ملوديک مهم ترين مسئله اي بود که موسيقيدانان به آن مي پرداختند .
زمان مناسب برای شروع فراگیری موسیقی
بدیهی است که در امر مهم آموزش موسیقی مقاله ها ، تجربه ها و آمارهای گوناگون وجود دارد .اما با توجه به تجربه شخصی بنده و شناختی که در طی سالیان طولانی تدریس از استعداد نهفته کودکان کسب نموده ام ، بدیهی است که بهترین سن برای آموزش جدی موسیقی همان سنین کودکی است . یعنی کودک همزمان با کسب دیگر مهارتهای زندگی در مسیر کسب مهارتهای هنری نیز هدایت خواهد شد .البته این بدان معنا نیست که سنین دیگر برای آموزش موسیقی دیر است . و مثلا یک فرد پانزده ساله فکر کند که دیگر زمان مناسبی برای یادگیری موسیقی نیست . توصیه بنده به همه این می باشد که در هر سنی هستید موسیقی را شروع کنید و از این دنیای زیبا و منظم وطبیعی لذت ببرید .
انتخاب مربی
یکی از مهمترین نکاتی که در فراگیری موسیقی باید به آن توجه نمود انتخاب مربی است . بهترین مربی کسی است که با حوصله و با تجربه باشد . دارای سواد آکادمیک باشد . اخلاقش با خلق و خوی شما نزدیک باشد . با نظم و آراسته باشد .( به خصوص برای آموزش کودکان )توجه داشته باشید که همواره برای تغییر مربی آماده باشید زیرا برای دوره های فراگیری متفاوت که در فصل بعد به آن اشاره میکنم لازم است که معلمان متفاوت را تجربه کنید . البته باید ذکر نمود که این تغیرات حتما باید طبق اصول و ضوابط خاص انجام شود و کارشناسی لازم در این مورد صورت گیرد . زیرا همانقدر که تغییر مربی در سطوح متفاوت مفید است ، به همان اندازه ، تغییر معلم در زمان نا مناسب بسیار مضر خواهد بود .
زمان بندی دوره های فراگیری موسیقی برای یک ساز خاص، فراگیری کامل یک ساز به طور کلی به دوره های زیر تقسیم می شود :
1ـ مقدماتی
2ـ متوسطه
3ـ پیشرفته
4ـ استادی
تاریخ انتشار :1397-06-18
تاریخ انتشار :1397-06-18